سلامت نیوز: تجمع عظیم روز جمعه اهالی اصفهان با هدف اصلی مطالبه احیای دائمی زایندهرود، احتمالا بزرگترین تجمع محیطزیستی در تاریخ معاصر ایران بوده است. گستردگی و در عین حال آرامش و متانت مردم در نشان دادن اعتراض و بیان مطالباتشان از ویژگیهای خاص اجتماع بزرگ اصفهانیها بود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، معاون اول رئیسجمهوری دستور رسیدگی فوری برای پاسخ به مطالبه معترضان را داد و رسانه ملی هم در تغییر رویکردی مثبت تجمع اعتراضی مردم اصفهان را پوشش داد؛ حرکتی که قطعا گامی مثبت در به رسمیت شناختن حق اعتراض شهروندان محسوب می شود. اصغر مهاجری در تحلیل جامعهشناسی حرکت مطالبهگرایانه مردم اصفهان به درسهای رویداد 28 آبان در بستر زایندهرود خشک اشاره میکند و میگوید: هم مردم و هم مسئولین میتوانند از گردهمایی اعتراضی بزرگ مردم اصفهان درس بگیرند؛ اینکه میتوانیم اجازه بدهیم جنبشهای مردمی و گفتوگوهای اجتماعی ادامه پیدا کند؛ آن هم بدون وارد شدن متغیرهای درگیری و خشونتزا.
تجمعهای اصفهان از دو هفته پیش شروع شد،با تجمع کشاورزان اصفهانی در مقابل شرکت آبمنطقهای و صداوسیمای مرکز استان و از آن روز به بعد بر بستر زایندهرود. کشاورزان روزهای گذشته در بستر خشک زایندهرود چادر زده و مطالباتشان را در خصوص تعیینتکلیف وضعیت کشت پاییزه عنوان کردند. زندهرودی که حالا خشک شده در ادامه تجمعهای کشاورزان، روز جمعه 28 آبانماه شاهد حضور جمعیت بسیار زیادی از مردم اصفهان بود. جمعیتی که دیگر صرفا کشاورز نبودند اما در حمایت از کشاورزان و دیگر مطالبات زیستمحیطی استان مطالبهگری کردند. مردم اصفهان با در دست داشتن شعارنوشتههایی مطالبه خود را زایندهرود عنوان کردند و نسبت به احیای آن، رفع مشکلات آلودگی و فرونشست تاکید کردند.
صحبت از مافیای آب و حقآبه
کشاورزان میداندار این اجتماع بزرگ بودند؛ یکی از آنها با بلندگو درباره حقآبه و «مافیای آب» صحبت میکرد و مردم او را تشویق میکردند. این قشر راهاندازی صنایع سنگین در اصفهان را باعث آلودگی هوا و مصرف بیرویه آب میدانند. حقآبه، دغدغه کشاورز است اما آلودگی هوا و بحث جدی فرونشست زمین دغدغه همه ساکنان استان و حتی کل مردم ایران است. موضوع نحوه تقسیم آب در اصفهان در سالهای اخیر با اعتراضهای کشاورزان مناطق مختلف روبهرو شده است.
اگر ما در اجرای طرحهایمان پیامدسنجی میکردیم و میتوانستیم پیامدهای سیاستها و برنامهها برای پروژههای عمرانی و صنعتی را برآورد کنیم، شاید امروز شاهد این تجمعهای اعتراضی بزرگ و مطالبهگرایانه نبودیم
خشکسالی، سوءمدیریت و افزایش بیرویه برداشت آب در بالادست
زایندهرود با بیش از ۴۰۰ کیلومتر طول در دهههای اخیر بهعلت کمبود بارش، خشکسالیهای متوالی، تراکم جمعیت و افزایش بیرویه برداشت در بالادست و استفاده کارخانهها در میانه راه، به یک رودخانه فصلی تبدیل شده. در ماههای اخیر مسئولان با اعلام کاهش بارندگی در سال ۹۹ و تداوم این وضعیت در سالجاری، خشکسالی را بهعنوان علت اصلی بحران آبی در کشور عنوان میکنند. با این حال سوءمدیریت در بزرگ شدن بحرانهای معیشتی مردم به همان اندازه مهم است که خشکسالی و کمبود بارشها. در سالهای گذشته بهدلیل فقدان بارشها و سوءمدیریت در تخصیص صحیح منابع آب زایندهرود حجم آب سد زایندهرود به 179 میلیون مترمکعب رسیده است و در صورت عدم مدیریت مصرف و ادامه روند بسیار کم بارشها بهصورت فعلی، حجم سد تنها جوابگوی 2 ماه آینده مردم اصفهان خواهد بود. مصطفی فداییفرد، عضو کمیته ملی سدهای بزرگ ایران، پیش از این با اشاره به «ورشکستگی آبی» در کشور، دلیل بحرانهای موجود را «سوءمدیریت» دانسته بود.
اصغر مهاجری، جامعهشناس در گفتوگو با «شهروند» در نگاهی جامعهشناسانه و مردمشناسانه به تجمع اصفهان میپردازد: «درست فکر نکردن، درست درک نکردن و درست اجرایی نکردن راهحلها، مسایل دیروز را به تجمعهای امروزی تبیدل میکند؛ یعنی اگر ما در اجرای طرحهایمان پیامدسنجی میکردیم و میتوانستیم پیامدهای سیاستها و برنامهها برای پروژههای عمرانی و صنعتی را برآورد کنیم، شاید امروز شاهد این تجمعهای اعتراضی بزرگ و مطالبهگرایانه نبودیم.»
پیامدهای اصلی سوءمدیریتها هنوز بروز نکرده فقط فریاد مردم بلند شده
مهاجری معتقد است: «زمانی که طرحها و برنامههای درست و اصولی اجرا نمیشود، پیامدهای اینچنینی عجیب نیست. شاید هنوز پیامدهای اصلی هم بروز نکرده و صرفا مردم آمده و مطالباتشان را فریاد زدهاند.»
در دو هفته گذشته کشاورزان شرق اصفهان با چادر قرمز و کشاورزان غرب اصفهان با چادر آبی بر کف خشک رودخانه بست نشسته و با وجود سرمای هوا، شبوروز را آنجا سر کردهاند. مردم معترض اصفهان روز جمعه جای رودخانه خشک را گرفتند. اصفهان در کنار کشاورزی، قطب صنعتی مهمی در ایران است؛ کشاورزان گلایه دارند که «صرف شدن آب در صنایعی نظیر کاشی و فولاد که باید در کنار دریا ساخته شوند و نه در استانی که کیلومترها از دریا فاصله دارد، تبعیض علیه کشاورزان است.»
خشکی زایندهرود برای مردم غیرکشاورز اصفهان هم که این رودخانه را بخشی از هویت شهر خود میدانند، دردناک است و هر سال با جاری شدن آب در آن شادمانی میکنند و از خشکی آن گلایه دارند. علاوه بر این، مردم اصفهان از تجمع صنایع آلاینده و بحران آلودگی هوا در استانشان نگران و معترض هستند.
پیامدسنجیها مهمتر از دستورات اقدام فوری است
مهاجری معتقد است باید از صدای اعتراض مردم در موقعیتهای مختلف درس گرفت: «الان هم یکسری دستورات ضربالاجلی داده شده و بهدنبالش اقداماتی صورت میگیرد، اما نکته مهم باز هم پیامدسنجی است که اگر انجام نشود، فرداها دوباره این نوع مطالبهگری و پیامدها را خواهیم داشت.»
بحران خشکسالی اما مختص اصفهان نیست و کشاورزان در سراسر کشور از کمآبی دهه گذشته در ایران آسیب جدی دیدهاند و بعضی از اعتراضها مانند تجمعات مردم خوزستان در این زمینه که ماههای پیش بسیار گسترده شد و هفتهها بهطول انجامید، شاهد این واقعیت است. این جامعهشناس به «شهروند» میگوید: «متاسفانه مدیران و برنامهریزان و تصمیمگیرندگان کشور ما بارهاوبارها این واکنشها را میبینند ولی شاهد اقدام عملی اصولی برای حل بحران زیستمحیطی ناشی از خشکسالی نبودهایم.»
اصغر مهاجری معتقد است : قرائت محیطزیستی از تجمع مردم اصفهان میتواند ما را تا حدودی در خوشخیالی نگه دارد در صورتی که لایههای جامعهشناسی این واکنشها نشاندهنده مسائل صرفا محیطزیستی نیست.
نکته دیگری که مهاجری به آن اشاره میکند بحث مهم آلودگی هوا ناشی از استقرار صنایع سنگین در اصفهان است: «آنهایی که آلودگی ایجاد کردهاند حالا باید هزینههایش را هم بپردازند. در حالی که در پاسخگویی به این مطالبه بهحق، نشانهای از پاسخ مقصران برای هزینههای ایجادشده نیست.»
در نظام رسانهای و نخبگان باید مطالبهگری شکل گیرد
در مطالبهگری نظام رسانهای و نخبگان جامعه باید نکات مهمی بهعنوان وظیفه اجتماعی قرار بگیرد. مهاجری میگوید: «کسانی که رویدادهای اجتماعی را تجزیهوتحلیل میکنند باید به پرداخت هزینهها توسط مسببان آلودگیهای زیستمحیطی تمرکز کنند. بهعلاوه اینکه من این مطالبهگری مردم اصفهان که اتفاقا مورد تقدیر هم قرار گرفت، را مقداری پیچیدهتر از موضوعات مطرح شده در حوزه کشاورزی و مباحث زیستمحیطی میدانم.»
این جامعهشناس تصریح میکند: «لایههای تجمع گسترده مردم اصفهان نشانگر این است که جنبههای دیگر اجتماعی را هم شامل میشود؛ نگرانیهای معیشتی و موضوعات اقتصادی در این تجمع شاید در ظاهر وجود نداشته باشد اما قطعا دغدغه مردم این استان و کل ایران است.»
مهاجری معتقد است: «نباید قرائت ساده شدهای از تجمع اصفهانیها را ارایه دهیم و آن را صرفا به بحثهای محیطزیستی پیوند بزنیم. دغدغه آدمهایی که در بستر خشک زایندهرود جمع شدند، صرفا محیطزیست نیست. بلکه نیازها و دغدغههای اجتماعی، جدیتر است.»
قرائت محیطزیستی از تجمع اصفهان خوشخیالی است
این جامعهشناس با بیان اینکه جوامعی که به مشکلات محیطزیستی واکنش نشان میدهند و این مسائل دغدغهشان محسوب میشود، جوامعی هستند که مشکلات اجتماعیشان نسبت به وضعیت فعلی کشور ما کمتر است، خاطرنشان میکند: «ما اگر قرائت سادهشدهای از تجمع مردم اصفهان داشته باشیم ممکن است پیام اصلی این گردهمایی مثبت و قابل ستایش که منجر به رفتارهای خشونتآمیز نشده است را نشنویم. بهخصوص اگر در این میان یک اتفاق جوی طبیعی هم رخ بدهد و باران رحمت الهی ببارد، ظاهر موضوع تا حدودی فروکش میکند و بسیاری اینطور تلقی میکنند که مشکل کمآبی کشاورزان حل شده. باد و باران در شرایط فعلی آلودگی شهرهای بزرگ، باعث میشود صورت مسأله ساده شود؛ این یعنی ما دوباره به کما میرویم و تفسیر اشتباه از مسائل میکنیم. در حالی که باید این تجمعات بزرگ و همگانی را عمیقتر نگاه کرد. من تجمع دیروز و امروز را بسیار بنیادیتر میبینم. وقتی به مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور از منظر کلان نگاه میکنیم منتظر این مطالبهگریهای زنجیرهوار هستیم.»
مهاجری تاکید میکند: «قرائت محیطزیستی از تجمع مردم اصفهان میتواند ما را تا حدودی در خوشخیالی نگه دارد در صورتی که لایههای جامعهشناسی این واکنشها نشاندهنده مسائل صرفا محیطزیستی نیست.»
او در تحلیل جامعهشناسی رویداد تجمع مردم اصفهان میگوید: «میتوان از این تجمع یک درس خوب گرفت؛ هم مردم و هم مسئولین میتوانند از گردهمایی اعتراضی بزرگ مردم اصفهان درس بگیرند. اجازه بدهیم که جنبشهای اجتماعی و گفتوگوهای اجتماعی ادامه پیدا کند؛ آن هم بدون وارد شدن متغیرهای درگیری و خشونتزا.»
میتوانیم اجازه دهیم جنبشهای اجتماعی به این روش، مطالبهگری کنند
مهاجری تصریح میکند: «اگر قرار است مشکلات کشور حل شود و در این فرآیند دولت و مردم به عقلانیت جمعی رسیده باشند، پس میتوانند اجازه دهند جنبشهای اجتماعی به این صورت مطالبهگریهایشان را مطرح کنند. از طرف دیگر مردم هم وقتی ببینند با این شیوه میتوانند به مطالبهگری وارد شوند، این رویه میتواند در حل مسایل موثرتر باشد. در این بین نظام رسانهای، سمنها، نظام اجتماعی و فرهنگی ما اعم از نخبگان و دانشگاهیان باید بیشتر به این رویهها ورود پیدا کنند و دست یاری به مردم بدهند. در این صورت میتوانیم جامعه را به این سو ببریم که جنبشهای اجتماعی راهکار خوبی برای مطالبهگری است بهشرط اینکه در بستر منطق و صلحجویانه و به دور از خشونت مطرح شود. البته نباید اجازه بدهیم عدهای از این بستر سوءاستفاده کنند. در این صورت نه تنها مشکلی مطرح و حل نمیشود بلکه صورت مسأله هم پاک خواهد شد و ما همچنان در حاشیههای آن زندانی.»
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه تفسیرهای زیادی میتوان در مسیر مطالبهگری صحیح عنوان کرد، میگوید: «همه ما برای اینکه فردا گرفتار بحران نشویم، مسئول هستیم. در کشور ما در بیشتر حوزهها، معضلات به مسأله جدی تبدیل نمیشود برای همین هم دولتمردان یا بلد یا علاقهمند نیستند که دغدغههای مردم را تبدیل به مسأله کنند. به همین دلیل هم راهکارهای مسکنی در پیش میگیرند. ایکاش این مطالبهها تبدیل به مسأله جدی شود و به کمک مردم بتوانیم آنها را حل کنیم.»
نظر شما